873.

ساخت وبلاگ

امکانات وب

بی پروا روی سکوی آخرین طبقه برج راه میرفت .. واسش مهم نبود کسی اونو توی این حال ببینه ..چراغارو نگاه میکرد .. بین اونا یکیشون هی خاموش روشن میشد .. مثل اون که هی تلاش میکرد و دوباره بازنده میشد .. از 873....
ما را در سایت 873. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 10:22

صورت کوچولوش وقتی تازه از خواب بیدار شده انقدر کیوته که دلم میخواد انقدر بچلونمش تا چیزی ازش نمونه !

873....
ما را در سایت 873. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 75 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 10:22

شخصیتش جوری عوض شد که ترسناک بود .. از اینکه مردم بی گناه به خاطرش کشته بشن نمیترسید .. دیدن خون ، جذبش میکرد .. شاید بخاطر خون روی لباس اون پسر قدبلند تصمیم گرفت باهاش بخوابه .. عطش خون و جنون اونو دربرگرفته و پسر روبروشم اینو میدونست .. اون از آدمای روانی خوشش میومد ، آدمایی مثل خودش . هردو با نگاهای بی حسشون نیشخند میزدن و مرد کوچکتر نمیدونست که وارد چه بازی ای شده ~!

_________

873....
ما را در سایت 873. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 85 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 10:22

زنجیر بلند نقرشو با لبخند دور گردن مرد پیچوند .. زنجیر ، رد میذاشت و خفش میکرد .. درصورتی که هنوز فشاری وارد نکرده بود ، صورت مرد بنفش شده بود .. 

"هنوز زوده عزیزم .. مونده خرخر کنی و صدای شکستن استخونات بیاد " و بعد با اون لبخند دیوانه وارش یه صدای ذوق زده درآورد .. یهو دو طرف زنجیرو کشید ، اخم کرد ، و صدای شکستن استخونای مرد رو اعصابش خط انداخت .. اون مرده رو ، رو زمین انداخت و بعدش یه گلوله هم تو قلبش خالی کرد .. اینطوری حرصش میخوابید 

873....
ما را در سایت 873. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 78 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 10:22

I'm not in love

___________

I'M BURNIN' ALIVE

873....
ما را در سایت 873. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 10:22

دنیا لیاقت هری استایلزو نداره 

________

بکهیون وقتی مایکروفونو تقریبا میچسبونه به دهنش و میخونه خیلی ترن آنه . بکهیونی که در اون حالت یو ان ویلیج میخونه ترن ان ترینه

873....
ما را در سایت 873. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 89 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 10:22

فکر نمیکردم روزی که توی اوج تنهایی و وقتی که دلم گریه میخواست بیام سراغ صدات و یهو نگاهم به تاریخ بیفته و یادم بیاد که اونروز تولدته و ناراحت تر از همیشه بشم و نتونم کاری برای پر کردن حفره خالی توی قلبم بکنم و نمیتونستم حتی برم بالای یه سنگ قبر و تو دلم با آدم زیر خاک حرف بزنم چون ممکنه مریض شم .. مسخرست .. همه این روزا مسخرن

873....
ما را در سایت 873. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 10:22

نمیتونم واقعا 

سرم داره میترکه

شبا خوابم نمیبره

 

873....
ما را در سایت 873. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 78 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 10:22